بسیاری از افراد میپرسند آیا می توان یک ایده را بدون اینکه آن را بسازیم به عنوان اختراع ثبت کنیم؟
جواب مثبت است.
به منظور ثبت ایده به عنوان اختراع چه در داخل کشور و چه در کشورهای خارجی شما تنها نیاز به آماده سازی 4 فایل دارید و جهت ارائه این فایلها نیازی به موجود بودن دستگاه شما نیست.
1- توصیف اختراع 2- خلاصه توصیف اختراع 3- ادعانامه 4- نقشه اختراع
نگارش تخصصی کلیه موارد فوق بسیار حائز اهمیت میباشد.
در خصوص نقشه ی فنی اختراع، این نقشه ها باید در نرم افزارهای مهندسی با دقت و کیفیت بالا طراحی شده و در سایت سازمان ثبت اختراعات بارگذاری شوند.
از آنچا که طراحی نقشه اختراع می بایست با استفاده از نرم افزارهای مهندسی انجام پذیرد و بسیاری از مخترعین با این نرم افزارها آشنایی ندارند بر آن شدیم تا با راه اندازی این وبسایت در کوتاه ترین زمان ممکن نیاز نقشه کشی مخترعین را با بالاترین کیفیت برطرف نماییم.
تصویری خیالی از پایگاه اسپیس اکس ایلان ماسک در مریخ
از این تصویر میتوان فهمید که شرکت ایلان ماسک نه تنها قصد دارد سکونتگاهی برای انسانها در کره مریخ ایجاد کند بلکه به احتمال قوی تشکیلاتی با نام های پایگاه بتای مریخ هم در کار خواهد بود.
علاوه بر این ایلان ماسک اهداف دیگری هم در سر میپروراند، یکی از آنها میتواند ایجاد تفرجگاههایی در کره ماه باشد تا مسافرین تجاری فضا بتوانند مدتی را در تنها قمر زمین بگذرانند.
نمایشگاه CES 2020: سامسونگ از عینک واقعیت افزوده خود رونمایی کرد.یکی از شرکتهایی که با دست پر به CES امسال آمده غول بزرگ کرهای، سامسونگ، است. هرچند شاید مهمترین خبر سامسونگ در نمایشگاه لوازم الکترونیک مصرفی امسال مربوط به پروژه نئون باشد، اما محصول جذابی دیگری در رویداد این شرکت معرفی شد که کمتر مورد توجه قرار گرفت.
عینک واقعیت مجازی سامسونگ برای حفظ تناسب اندام معرفی شد.کاربران در هر مکانی، حتی اتاق خواب منزلشان میتوانند این گجت را بر روی چشمان خود بگذارند و با ظاهر شدن مربی مجازیشان به کمک وسیلهای که به پاها متصل میشود تا کیفیت و درستی انجام حرکات را کنترل کند به انجام حرکات کششی و ورزشی مشغول شوند. این مربی حین انجام حرکات، وضعیت شما را با عباراتی همچون «خوب» یا «تعادل خود را حفظ کنید» ارزیابی میکند و شما به کمک نرمافزاهای جانبی میتوانید بیشتر به بررسی وضعیت تناسب اندامهایتان بپردازید.
کودکی ام را که مرور می کنم، قشنگ ترین قسمت های آن، تعطیلاتِ آخرِ هفته بود
پنج شنبه هایی که با اشتیاقی عمیق، از مدرسه سمتِ خانه می دویدیم
و در سرمان هزار و یک برنامه برای این یک روز و اندی بود
و چه بی هزینه شاد بودیم و چه سرخوشانه می خندیدیم!
برای بچه های امروز نگرانم ...
نگرانم از ذوقی که برای تعطیلاتِ آخرِ هفته هایشان ندارند
از کوکب خانمی که دیگر نیست
و چوپانِ دروغگویی که شاید یک شب که ما حواسمان نبود،
گرگ ها آمدند و همراهِ ترس هایِ کودکیِ ما، او را دریدند
امروز بچه ها ساده نیستند! همه چیز را می فهمند،
از هیچ دیوی هم نمی ترسند
و من از این ساده نبودن، و من از این نترسیدنِ شان، می ترسم ...
ما کودکانِگی و لبخند را در کودکیِ خودمان جا گذاشتیم
ما خودمان را و دلخوشی هایِ ساده ی خودمان را ادامه ندادیم !
و حالا ما مانده ایم و کودکانی که "کودکانه" نمی خندند
که اشتیاقی برای هیچ چیز ندارند
که نوساناتِ ارز و تمامِ اخبارِ ریز و درشتِ روز را می دانند
کودکانی که زودتر از چیزی که فکرش را می کردیم، بزرگ شدند ...
و من از این بزرگ شدن های بی مقدمه می ترسم!
نسل هفتم بازیهای ویدئویی عناوین فوقالعادهی بسیاری را به خود دید، از شاهکار ناتی داگ The Last Of Us گرفته تا ساخته بینظیر استودیو بتسدا بازی The Elder Scrolls V: Skyrim تماماً تصدیقکننده این موضوع هستند. استودیو Bethesda باعرضه Skyrim روحی تازه به بازیهای نقشآفرینی داد، بازیای که با المانهای متفاوت خود دنیایی عاری از هرگونه تکرار و پر از تنوع را برای دوست داران این سبک به ارمغان آورد. با ما در بررسی اجمالی این بازی درکانال برترین های دنیای گیم همراه باشید.
داستان بازی روایتگر زندگی شخصی به نام دواکین است که بهصورت اتفاقی در شهر Whiterun اژدهایی را به قتل میرساند. پسازاین واقعه روح آن اژدها وارد بدن دواکین شده و به او وظیفهای دشوار را محول میکند. او میبایست به مبارزه با رهبر تمامی اژدهاهای جهان Alduin بپردازد و او را از بین ببرد. داستان بازی پر از پیچ خم است و میتواند تا ساعتها گیمر را مجذوب خود کند. از روند اصلی جلو روی تا مراحل فرعی دارای داستانی پر جزئیات هستند. شخصیتپردازی بازی نیز به بهترین نحو ممکن صورت گرفته و هر یک از کاراکترهای بازی با جزئیات اخلاقی خارقالعادهشان میتوانند بهراحتی گیمر را مجذوب خود کنند.
گیمپلی بازی نیز درست به مانند داستان آن به خوبی هر چه تمامتر کارشده است. از تنوع سلاحها گرفته تا مراحل فرعی و بسیاری از عوامل دیگر، همه و همه نشان از تبحر استدیو سازندهاش دارند. علاوه بر اینها، هوش مصنوعی نیز در بازی از جایگاه فوقالعادهای برخوردار است. این موضوع به همراه دشمنان مختلف میتواند تا ساعتها شمارا پای پلتفرمتان میخکوب کند. درنهایت باید گفت در این عنوان شاهد یک گیم پلی بزرگ و درگیر کننده بودیم که برای درک درست عناصر آن باید ساعتها وقت پای آن صرف کرد.
درواقع اولین چیزی که با ورود به بازی جذب آن شدم، گرافیک خارقالعادهاش بود. اسکایریم به قدری زیبا و گسترده طراحیشده است که مطمئناً هر از چند گاهی دست از پیشروی در بازی برمیدارید و به گشتوگذار و مشاهدهی محیط زیبایش میپردازید. تمام محیط بازی از بیابانهایش گرفته تا جنگلهای انبوه با دقت هر چه تمامتر سازندگان طراحیشدهاند. عناصر مختلف دیگر نیز چون طراحی چهره کاراکترها، چرخش آب و هوایی و… تمامی انتظاراتمان را برآورده کردند. تنها مشکلی که از این بخش میتوان گرفت نبود یک سیستم تخریب پذیری ایدئال بود.
یکی از نقاط قوت بازی، صداگذاریاش است. صداپیشههای بازی بهخوبی از پس وظیفهشان برآمدهاند و در تمام نقاط بازی بهراحتی میتوانید جایگاه داستانی را از لحن گفتار دیالوگها متوجه شوید. از سویی دیگر موسیقی بازی نیز به لطف آقای جرمی سول به معنای واقعی احساس حماسهای بزرگ را به گیمر منتقل میکنند.
بهجرئت بازی The Elder Scrolls V: Skyrim را میتوان در لیست بهترین بازیهای نسل گذشته قرارداد. عنوانی که با نوآوریهای بسیارش، روحی تازه به کالبد سبک نقشآفرینی بخشید.
امروز با برسی بازی doom که یکی از برترین عناوین سبک شوتر اول شخص در بازی های رایانه ای است، با ما همراه باشید.....
بازی DOOM را به یاد دارید؟ این بازی یکی از اولین شوتر های اول شخصی بود که به صنعت گیم پا گذاشت. و همه را گرفتار دنیای جهنمی خود کرد. از نوجوانان تا جوانان همه در گرفتار این بازی شده بودند. گیم پلی سریع، شوتینگ لذتبخش و خشونت بیحدواندازه که تنها لذت و هیجان بازی را بیشتر میکرد. شما در نقش یک سرباز همهفنحریف در برابر شیاطین و هیولاهای خون خوار، قرار دارید.حال استودیو id Software تصمیم بر آن گرفته که پس از 11 سال به کمک تکنولوژی جدید این بازی زیبا را بازسازی کند و همان حس قدیمی را به طرفداران کهنهکار و سرسخت این عنوان هدیه دهد.
شما در نقش یک سرباز در کرهی مریخ قرار دارید اما داستان بازی آن چنان اهمیتی نخواهد داشت، چراکه از زمان ورود به بازی، تا آخر بازی شما فقط به فکر از بین بردن شیاطین و هیولاهای بازی خواهید بود. البته به این معنی نیست که بازی داستانی ندارد، اما گیم پلی سریع و خشونتآمیز بازی، شما را آنچنان درگیر خود میکند که به بازیکن فرصت فکر کردن به داستان را نمیدهد! بازی DOOM به اصلیت خود بازگشته است و طرفداران و منتقدین نیز بسیار از این موضوع راضی و خوشحال هستند.
همان طور که اشاره شد گیم پلی بازی به ریشه های خود بازگشته است. در بازی همیشه یکروند یکنواخت را در گیم پلی تجربه خواهید کرد، اما این سادگی در گیم پلی بسیار لذتبخش است و شما را معتاد به خود میکند. قطعه قطعه کردن هیولاها و شیاطین در این نسخه از هر چیزی هیجان انگیزتر و لذت بخشتر است و تنوع سلاح ها و دشمنان بسیار بالاست و طراحی آن ها نیز بسیار باکیفیت و پر از جزئیات هستند.
برخلاف دیگر بازیهای شوتر اولشخص، شما در این بازی شاهد هیچ نوع سیستم خشاب عوض کردن یا Reload نیستید و تنها سلاحی که شما را وادار به تعویض خشاب میکند، Super Shotgun است، بهجز سوپر شاتگان، شما با تمامی سلاحها میتوانید دشمنان را بدون وقفه سلاخی کنید. همچنین پس از شلیک پی درپی به یکی از دشمنان، شما قادر به Glory Kill خواهید بود. به این معنی که اهریمن بیچاره را با خشونت و بسیار بیرحمانه از صحنهی روزگار حذف کنید. این بخش از بازی برای گیمر ها یکی از جذاب ترین قسمت های بازی است. بازی دارای درجه سختیهای متفاوتی است و در درجهی آخر شما را بسیار به چالش میکشد. به گفتهی استودیو سازنده، حتی خود تسترهای حرفهای بازی نیز قادر به اتمام بازی در این بخش نبودهاند. در کل گیم پلی بازی بهترین قسمت DOOM است که بسیار خشونت آمیز ، روان و هیجان انگیز است.
گرافیک بازی بدون شک یکی از بهترینهاست و حس یک بازی نسل هشتمی را به مخاطبان ارائه میدهد. تنظیمات بازی برای نسخه کامپیوترهای شخصی، بسیار زیاد است. بازی با موتور گرافیکی بسیار قدرتمند Id Tech 6 ساختهشده که با استفاده از آن بافتهای بازی کیفیت قابل قبولی را به مخاطب ارائه داده اند. اما مدتزمان لود شدن طولانی آنها روی نسخه کنسولی عذابآور است. بااینحال گرافیک درزمینهٔ های دیگر نظیر افکتها و نورپردازی بسیار خوب عمل کرده است.
در آخر باید به استودیو Id Software تبریک گفت، چرا که دیگر بازیهای ریبوت (Reboot) آنچنان جالبی در صنعت گیم نمیبینیم، اما این استودیو با تلاش بیوقفه عنوان فوقالعادهای را برای گیمر ها و طرفداران کهنهکار خود به ارمغان آورده است.
داستان بازی ادامه ایست بر نسخه Origins و سالها از جنگ بین فرقه Inqustion با دیگر گروههای سلطه طلب سرزمین Thedas میگذرد. اما هیچ چیز آن طور که به نظر میآید نیست. دروازههای آهنین رو به شیاطین باز است و اژدها نیز وازد تداس (سرزمین بازی) شدهاند. در گوشهای دیگر جنگی عظیم بین تمپلار ها و جادوگرها در جریان است. حال به عنوان یک Inquisitor این وظیفه شماست تا در ابتدا دروازههای آهنین را ببندید و سپس به عنوان یک بی طرف پا به جنگ بین تمپلار ها و جادوگرها بگذارید. اما صبر کنید! محوریت اصلی داستان بازی بر چیزی فراتر از اینها میچرخد. از گفتن ادامه داستان بازی به دلیل احتمال اسپویل شدن معذوریم. داستان بازی همانند نسخه اولش بسیار غنی است و جرات میتوان آن را در لیست بهترینهای چند وقت اخیر قرار داد، چهره پردازیها نیز به بهترین شکل ممکن کار شدهاند و دقیقاً همان حس واقعی را گیمر انتقال میدهند.
یکی از نقاط قوت بازی گیم پلی فوقالعاده آن است، یر خلاف عناوین چند وقت اخیر که بیشتر شاهد نزول زمان گیم پلی بازیها بودیم در این عنوان با یک گیم پلی نسبتاً بلند مواجه هستیم. روند گیم پلی بازی به بیش از 90 ساعت میرسد و برای گیمر های تازه کار تمام کردن این بازی مطمئناً تا هفتهها طول خواهد کشید. از نظر ساختاری گیم پلی، تماماً شبیه نسخه اولش است و شاهد هیچ گونه پیچیدگیای در آن نیستیم. از منوها گرفته تا ارتقا تواناییها و حتی کوله پشتی تماماً مانند نسخه اول طراحی شدهاند. همین طور مخاطبانی که به تازگی این عنوان را بازی میکنند نیز میتوانند با آموزشهای ابتدایی موجود در آن بسیار سریع آن را یاد بگیرند.
یکی از نوآوری هایی که در این نسخه شاهدش بودیم امکان کنترل هشت نفر دیگر از افراد زیر مجموعهتان است، البته در طول بازی فقط میتوانید به انتخاب سه نفر آن ها را به همراه داشته باشید. مراحل فرعی نیز در این بازی جایگاه خاصی دارند، شما برای ادامه بازی و باز کردن مراحل جدید نیاز به قدرتهای مختلف دارید که همه اینها با انجام مراحل فرعی به دست می آیند، این مأموریت ها شامل گیاه چینی، پیدا کردن اجساد و… میباشند.
از همان بدو ورود به بازی متوجه خارقالعادگی گرافیک آن خواهید شد، تمام عناصر گرافیکی از طبیعت گرفته تا چهرهها و آناتومی بدن به زیبایی هرچه تمامتر کار شدهاند و با کمی نگاه کردن به آنها به جزئیات کم نظیر و وسواس بسیار سازندگان پی خواهید برد. محیط بازی نیز بسیار گسترده است، سرزمین بازی هر کدام آب و هوای خاص خود را دارد که در پی این شاهد متنوع شدن بسیار آن خواهید بود. همچنین عمارت ها و ساختمانهای موجود در بازی نیز بسیار با شکوه طراحی شدهاند.
موسیقی بازی Dragon Age Inquisition نیز همچون نسخههای پیشینش به زیبایی هرچه تمامتر ساخته شدهاند، همچون نسخههای پیشین شاهد موسیقیهای حماسی هستیم. شاید نتوان موسیقی این بازی را هم سطح هم ردههایش چون اسکایریم قرار داد اما به خوبی حس جنگ را به گیمر انتقال میدهند. صدا گذاری طبیعی بازی نیز که شامل باد و باران و… به خوبی هرچه تمامتر کار شدهاند. صدا پیشهها نیز به خوبی وظیفهشان را انجام دادهاند و به راحتی میتوانید تفاوت لهجه ها را تشخیص دهید. در پایان این بازی توانست پس از شکست نسخه پیشینش برای باری دیگر موفقیتهای نسخه اولش را تکرار کند.
بازی در شهری خیالی به نام Seacrest County رخ می دهد، محیطی بصورت کاملا Open-world که بیش از ۱۰۰ مایل از جاده های آزاد را در بردارد و گفته می شود که چهار برابر بزرگتر از Paradise City ، شهر بازی Burnout می باشد ، علاوه براین بخش تک نفره بازی مدت زمانی میان ۱۲ تا ۱۵ ساعت، البته بهمراه قسمتهای زیادی با ارزش بازی مجدد را خواهد داشت. در این بازی این فرصت را خواهید داشت تا به بالاترین درجه راننده های تحت تعقیب پلیس (Most Wanted) تبدیل شده و یا در نقش نیروی پلیس به بالاترین رتبه در دستگیری راننده های خلافکاری که باسرعت دیوانه وار در خیابان های شهر جولان می دهند تبدیل شوید، و این موضوع را می توانید با دسترسی به سریعترین و زیباترین اتومبییل های دنیا در بازی Hot Pursuit با نهایت هیجان و لذت سرعت در دنیای مجازی احساس نمایید.
نام بازی: Max Payne
بازی مکس پین پس از ۱۲ سال دوری بازگشته است و روایتگری داستانی نو و جذاب می باشد . داستان درباره کارآگاهی بازنشتهاست که در دنیایی آشفته و مملو از فساد و خشونت شدید زندگی میکند. زمان بازی ۱۲ سال بعد از داستان مکس پین ۲ در سائوپائولو برزیل اتفاق میافتد. در این بازی توسط یکی از دوستانتان به شما پیشنهاد کار میدهد و به عنوان یک محافظ برای یک برزیلی کار می کنید … و از آن پس اتفاقات جالبی برایتان در بازی پیش می آید در این بازی مکس روی به مسکن و مشروب خوری آورده و طی اتفاقاتی که برایش بوجود می آید باعث میشود موهای سرش را از ته بزند. درست است که Max Payne یک شوتر سوم شخصص به حساب میامد اما از نظر تمامی منتقدان,Max Payne یک فیلم نوآور در صنعت گیم بود تا یک بازی معمولی و سرگرم کننده.سازندگان در خلق این اثر تمامی المان های یک فیلم نوآور را رعایت کرده بودند.غم,غصه,خشونت,گناه,سیاهی,پوچی,تباهی,تاریکی و از همه مهم تر یک مرد سقوط کرده همه و همه فاکتورهای نوآوری بودند که به Max Payne 1&2 تزریق شده بود.خود فضای نیویورک,کوچه های تنگ و باریک,فضاهای تیره با نورپردازی سیاه و کدر و و برف سنگینی که سردی و بی روحی و را بر فضای کل شهر حاکم ساخته بود قویترین عامل در تحقق این هدف سازندگان به شمار میرفت.